۱۳۹۳/۰۱/۱۰

سدها مسدود كننده رگ‌های زمین

نویسنده: عباس محمدی
منبع:
ماهنامه تخصصی بازار کشاورزی – سال چهارم – شماره 52
"بى تردید احداث سد، یك راه حل منطقى و مناسب براى تامین آب مورد مصرف كشاورزى، شرب، صنعت، كنترل سیل و در نهایت تولید انرژى است"(ویژه نامه ی آب و برق ، ضمیمه ی روزنامه ی ایران، آذر 88 ، ص 107)
چنین می نماید كه در پندار ستایندگان سد، روان بودن رودخانه ها در بستر طبیعى خود، یك اشكال بزرگ در سامانه ی آفرینش است! همانگونه كه در نقل قول از ویژه نامه ی یاد شده در بالا می بینیم، در فرهنگ واژگان ایشان، سد سازى دیگر فقط« مدیریت منابع آب » نیست، كه راهى است برا.« تامین آب». ویژه نامه ی  یاد شده كه از سوى روابط عمومى و بین الملل وزارت نیرو منتشر شده، آكنده از ستایش های گزاف از سازه هایى است كه رودها، این رگ های زندگانى بخش زمین را مسدود و طبیعتى را كه از این رگ ها خوراك می گیرد، معلول می كنند. در این مقاله، خواهیم كوشید تناقض هایى را كه در گفتار سدسازان هست، و اشكال های ریشه ای كه در سدسازى به عنوان راه حل رویارویى با مشكل كم آبى یا به عنوان راهى مطمئن و كم زیان براى تولید برق وجود دارد، با استفاده از آمار و نوشته های همین ویژه نامه بیان و نقد كنیم و البته، اشاره هایى هم خواهیم داشت به تناقض این آمار و گفته ها با آن چه كه در منابع دیگر آمده است.
در این ویژه نامه، از سدسازى با عنوان« توسعه ی منابع آب » هم یاد شده، و عنوان یك روى جلد آن، جمله ای است از وزیر دولت نهم: «شدیدترین خشكسالى هشتاد سال گذشته را مدیریت كردیم» این در حالى است كه در پى خشكسالى سال 1387 منطقه جغرافیائی ایران یك بار دیگر به بزرگ ترین وارد كننده ی گندم جهان بدل ، شد و با واردات هفت میلیون تن گندم(1)، در مقابل صادرات منابع تجدید ناشدنى طبیعى (نفت و گاز)، در واقع حدود هفت میلیارد متر مكعب آب (به اندازه ی دو برابر آبى كه در سال های پر آبى در پشت سد كرخه، بزرگ ترین سد كشور، مهار می شود) وارد كرده است .« آب های مجازى » وارد شده براى خرید برنج، ذرت، حبوبات، روغن نباتى، شكر، و میوه ها را كه در همین سال به رقم های باور نكردنى رسید، در این جا حساب نمی كنیم. دریغا كه مفهوم « مدیریت » در قاموس مدیران ما همچنان  هزینه كردن از خزانه و از این ستون به آن ستون كردن و نرم نشان دادن فاجعه هایى است كه ما را تا گردن در منجلاب خود فرو برده اند.
واقعیت این است كه سدسازى كه به عنوان سند افتخار از سوى وزیران و مدیران وزارت نیرو از آن یاد مى شود، در همه ی زمینه های مورد ادعا، یعنى تامین آب (به معناى ایجاد امنیت آبى) در كشاورزى، تامین آب لوله كشى، تامین سلامت آب آشامیدنى و نیز در تولید برق مطمئن، بسیار كم تر از آن چه كه وانمود می شود، موثر بوده است. در زیر، بیشتر به این موضوع می پردازیم:
سدها و آب آشامیدنى
یكى از نمونه هایى كه وزیر نیرو در امر« مدیریت خشكسالى » به آن اشاره می كند، این است كه« ما هرگز آب [آشامیدنى] را جیره بندى نكردیم »(2) این گفته در  حالى است كه معاون آب و آبفاى وزارت نیرو، می گوید كه «در برخى شهرهاى  كوچك... براى پانصد هزار مشترك مجبور به سهمیه بندى آب شدیم. این نوبت بندى به تناسب مناطق، 8، 12 و 16 ساعت روز بوده است»(3) به عبارت دیگر، میلیون ها   نفر در جریان خشكسالى سال 1387 در حدود نیمى از شبانه روز از داشتن آب مصرفى روزانه محروم بوده اند. به علاوه، در تهران هم كه به قیمت محروم كردن چند استان و زدن سد بر روى پنج رودخانه، آب شهر تامین می شود، در خشكسالى ها بیش از نیمى از آب لوله كشى از محل چاه ها تامین می شود. از این گذشته، اصلا معلوم نیست كه جیره بندى نكردن آب خدمتى به مردم و منابع خداداد باشد، چرا كه بیشتر می تواند مشوق ولنگارى در مصرف و همچنین نشانه ی این باشد كه مدیران ما اصولا تمایلى ندارند كه در هیچ زمینه ای اعلام كنند كه كشور گرفتار مصیبت است! وزیر نیرو در همان گفتگو می گوید در شرایطى كه «در كشورهاى اروپایى حتى  در بهترین هتل ها هم آب لوله كشى، آب قابل شرب نیست... ما در چهار سال گذشته براى نمونه حتى یك گزارش درباره ی بیمارى ناشى از آب لوله كشى [در ایران] نداشته ایم». نخست باید گفت كه از قضا در بیشتر شهرهاى اروپا، آب لوله كشى سالم و آشامیدنى وجود دارد و هر مسافرى كه به این شهرها رفته باشد می داند كه آب لوله كشى چه در خانه ها و چه در مكان های عمومى مانند فرودگاه ها و ایستگاه ها و بوستان ها، قابل آشامیدن است، مگر در جاهایى كه هشدار خاصى داده باشند. دیگر این كه در مورد سلامت آب های لوله كشى ایران تردید جدى وجود دارد؛ براى نمونه، در اواخر سال 86 مدیر عامل شركت آب و فاضلاب استان تهران در شوراى شهر گفت كه میزان نیترات موجود در آب مناطق جنوب و جنوب شرقى و جنوب غربى تهران سه برابر حد مجاز است و «این  آلودگى تهدید و هشدار جدى براى سلامت ساكنان » این منطقه ها است(4). این مضمون   را مدیر كل محیط زیست استان تهران، مشاور شهردار تهران در امور محیط زیست، رییس جامعه ی پزشكان داخلى ایران، مدیر كل مدیریت بحران استاندارى تهران، و دیگران هم تایید كرده اند(5) كه مشابه آن براى شهرهاى دیگر مانند اراك، شهرهاى استان های شمالى، اهواز، آبادان و ... هم بارها و بارها در رسانه ها عنوان شده است. از همه ی این ها گذشته، آب مصرفى شهرها، با توجه به مصرف حدود نود درصد آب كشور در بخش كشاورزى، و نیز سهم صنعت، اساسا زیر پنج درصد از كل آب مصرفى كشور است و به سادگى می توان با كمتر از ده درصد صرفه جویى در بخش كشاورزى، آب مورد نیاز شهرها را بدون نیاز به این همه سد تامین كرد.
سدها و آب كشاورزى
سطح زیر كشت در ایران، حدود 18 میلیون هكتار است كه هر سال در حدود 4 میلیون هكتار آن در آیش است. از این مجموعه، سطح زیر كشت های آبى كشور بیش از ده میلیون هكتار است. مطابق آمار ویژه نامه ای كه در این نوشتار مورد بررسى است «وسعت اراضى زیر پوشش شبكه های اصلى آبیارى و زهكشى در پایان سال گذشته [ 1387 ] یك میلیون و 806 هزار و 316 هکتار است» (6). یعنى فقط در حدود ده درصد زمین های كشاورزى ایران و در حدود بیست درصد زمین های آبى، زیر پوشش شبكه های اصلى هستند. لازم است توجه داشته باشیم كه زمین كشاورزى از « شبكه ی اصلى »آب نمی خورد، بلكه  شبكه های درجه ی سوم هستند كه آب را به سرِ زمین میرسانند. از آن جا كه در ایران كارفرماى سدسازى، وزارت نیرو و مدیر ملى تولید كشاورزى، وزارت كشاورزى است، وزارتخانه ی نیرو خود را مكلف به احداث شبكه های درجه 2 و 3 كه آب را به معناى واقعى قابل استفاده براى زمین می كند، نمی داند. بنابراین، تاثیر سدها بر تولید كشاورزى قطعا كمتر از ده درصد است. جالب توجه است كه مثلا در زیر سد دز كه بیش از چهل سال پیش ساخته شده و عمر مفید آن رو به پایان است، هنوز شبكه ی آبیارى كامل نشده، و در مورد سد كرخه حتى طرفداران دو آتشه ی سد سازى هم می گویند: «ده سال از بهره بردارى [این سد] می گذرد ولى ما هنوز با شیوه های سنتى كشتزارهاى خود را آبیارى می كنیم» (7).
به هر حال، كشاورزى در ایران در حدود نود درصد به آب های زیرزمینى و بهره بردارى مستقیم از آب های سطحى وابسته است و سد ها در این میان نقش كم رنگى داشته و دارند. از سوى دیگر، بازدهى كشاورزى در ایران از نظر میزان مصرف آب براى تولید هر كیلوگرم محصول، بسیار پایین است كه فقط با رساندن این بازدهى به میانگین جهانى (و نه بازدهى كشورهاى پیشرفته)، می توان به اندازه ی دو برابر حجم كل سدهاى كشور در مصرف آب صرفه جویى كرد؛ در ویژه نامه آمده است كه « 82 میلیارد متر مكعب آب مصرفى كشور، در بخش كشاورزى مصرف می شود كه بیش از هفتاد درصد آن به دلیل استفاده ی نادرست، تلف می شود» (8). یعنى 57 میلیون متر مكعب ( در حدود دو برابر حجم سدهاى كشور) تلف می شود كه اگر با اصلاح روش های آبیارى، این اتلاف را نصف كنیم، از كل سدها بى نیاز می شویم! حتى مدیران وزارت نیرو هم معتقدند كه: «كاهش هدر رفت آب تا حدود 25 درصد، كاملا عملى و قابل اجرا است» (9). به جز هدر رفت مستقیم آب كه بیشتر به دلیل شیوه های نادرست آبیارى و اِشكال در شبكه های آبیارى است، پایین بودن بازدهى بذرها و نهال ها به علت نوع آن ها یا به علت به كار نبستن شیوه های نوین كشاورزى، عامل دیگرى است كه مقدار مصرف آب را براى تولید هر واحد محصول، بالا می برد. در « ویژه نامه » آمده است: در ایران در هر هكتار شالیزار،
«محصولى برابر با دو و نیم تن تولید می شود، در حالى كه در صورت استفاده از بذرهاى اصلاح شده، این حجم می تواند به حدود پنج تا شش تن افزایش یابد» (10).
در ویژه نامه همچنین آمده است كه:« هم اكنون بخش قابل توجهى از منابع  آب كشور صرف تولید كالاهایى می شود كه از صرفه ی اقتصادى منطقه ای یا بین المللى برخوردار نیست»(11). البته توضیح داده نشده كه چه كالایى مشمول این موضوع می شود، اما براى مثال می توان گفت كه یكى از بى صرفه ترین محصولات كشاورزى براى ایران، نیشكر است كه طى چند دهه ی گذشته، دولت با سرمایه گذارى های سنگین و به قیمت مصرف حجم زیادى از آب « تنظیم شده »  ی رودخانه های عربستان (خوزستان و ...)، زهدار كردن اراضى پایین دست مجتمع های كشت و صنعت نیشكر، كم كردن سهم آب نخلستان ها، آلوده سازى تالاب ها و آسیب رسانى به محوطه های تاریخى، به گسترش این كشت پرداخته و در نهایت هم نتوانسته كشور را به خود اتكایى در این تولید برساند و هر ساله شكر بسیارى وارد می شود. در صورتى كه اگر به تولیدهایى كه در آن مزیت داشتیم (خرما، پنبه، مركبات و...) می پرداختند و به جاى تصدى گرى در تولید، از بخش واقعا خصوصى (نه شبه خصوصى ها) حمایت می كردند، بازدهى تولید كشاورزى مان وضع بهترى داشت و صرفه جویى بسیارى در مصرف آب می شد.
«آب مصرفى در بخش كشاورزى كشور 92 درصد از كل آب مصرفى را تشكیل می دهد » (12)، با این حال كار بسیار ناچیزى   در زمینه ی اصلاح الگوى مصرف كه قرار بوده به ویژه امسال با پیروى از گفته ی بالاترین مقام كشور در سرلوحه ی كارهاى دولت و ملت قرار گیرد، صورت گرفته است. معاون سابق آب و آبفاى وزارت نیرو، در پاسخ به این پرسش كه آیا تدبیرهایى براى صرفه جویى آب در بخش كشاورزى صورت گرفته، هیچ آمارى نمی دهد و فقط با كلى گویى اشاره می كند: « یكى از برنامه های وزارت نیرو، نصب تجهیزات اندازه گیرى در شبكه های آبیارى و نیز نصب كنتورهاى هوشمند براى چاه های كشور است... و تحقیقات در زمینه ی تولید اقلام كشاورزى كه به آب كمى نیاز دارند... به زودى اجرا خواهد شد»(13)؛ یعنى: تا امروز، هیچ! در جاى دیگر هم گفته می شود كه هدف های چهارگانه ی اعلام شده ی فرابخشى در بخش آب كه در برنامه ی چهارم توسعه اعلام شده و شامل افزایش بهره ورى آب، حفاظت كمى و كیفى آب، اصلاح ساختار اقتصاد آب و گسترش آگاهى عمومى و توسعه ی فناورى و تحقیقات می شود، «با وجود آن كه در  سال پایانى برنامه هستیم... تحقق نیافته است»(14).  در این جا هم مانند هر جاى دیگر « ویژه نامه » كه به بد- مدیریتى ها اشاره  می شود، سخن كوتاه و گذرا است؛ در حالى كه مشكل اصلى ما، همین مدیریت نا كارآمد است.
سدها و برق
در مورد برق اشاره می كنیم به گفته ی وزیر پیشین نیرو كه در همان ویژه نامه، در توجیه علت خاموشى ها و سهمیه بندى برق در تابستان 87 گفته است: «خشكسالى شدید، منابع آبى ما را كاهش داده بود، نمی توانستیم از همه ی آبى كه داشتیم براى تولید برق استفاده كنیم» (15). یعنى  در زمینه ی تولید برق نیز، سدها برخلاف آن چه كه غالبا از سوى سدسازان گفته می شود، ذخیره گاه مطمئنى براى انرژى نیستند. ممكن است بگویند كه اگر سدها نبودند، خاموشى ها باز هم بیشتر از این ها می شد. اما كافى است توجه داشته باشیم به سهم اندك سدها در تامین كل برق كشور تا دریابیم كه این سازه های بسیار پرهزینه و ناسازگار با محیط زیست كه آسیب های بى شمارى به مراتع، جنگل ها، تمامى آبخیزها و میراث فرهنگى كشور وارد كرده اند، هیچ گاه (دست كم در ایران) نتوانسته اند منابع قابل توجه و قابل اتكایى براى برق باشند و قطعا در آینده هم نخواهند بود.
مدیر عامل شركت تولید و انتقال نیروى برق (توانیر) می گوید
«در سال های آبى عادى، تنها نه درصد برق مورد نیاز كشور از نیروگاه های برق آبى تامین می شود و 91 درصد دیگر را نیروگاه های حرارتى تامین می كنند ». او همچنین می گوید  از هفت هزار و ششصد مگاوات ظرفیت نیروگاه های برق آبى كشور، در شرایط خشكسالى«تابستان گذشته توانستیم تنها از هزار و نهصد مگاوات این ظرفیت استفاده كنیم »(16). به بیان دیگر، در شرایط «  خشكسالى، فقط حدود سه درصد برق مورد نیاز كشور از سدها تامین شده است. بنابراین، آشكار است كه در كشور كم آبى مانند ایران كه خشكسالى هم در آن پدیده ای مكرر است، سرمایه گذارى روى برق آبى و حساب كردن روى آن اشتباه است.
این امر از آن جا قطعى تر می شود كه در نظر آوریم بازده نیروگاه های حرارتى كشور را كه اكنون به میزان فاجعه بارى پایین است، می توان با اصلاحى در حد متوسط، به جایى رساند كه دو برابر برق تولیدى سدها، برق بیشتر تولید شود. مدیر عامل شركت مدیریت شبكه ی برق ایران گفته است: «نیروگاه های گازى كشور با  راندمان 32 درصدى فعالیت می كنند، اما در صورت تبدیل شدن به سیكل تركیبى، راندمان آن ها به نزدیك 50 درصد خواهد رسید» (17). در جاى دیگر ویژه نامه گفته شده: «بخش نیروگاهى به دلیل بى بهره  بودن از فناورى های نوین و فرسوده بودن تجهیزات، نزدیك به نیمى از سوخت... خود را به هدر می دهد »(18) . تلفات شبكه ی توزیع برق هم كه « هم اکنون .. 17.8 درصد است» (19) از دیگر اشكال هایى است كه باید بیش و پیش از ساخت نیروگاه های جدید، به ویژه نیروگاه های آبى، رفع شود و سرانجام این كه « میزان مصرف انرژى در ایران سه برابر كشورهاى داراى شرایط مشابه، و دوازده برابر كشورهاى در حال توسعه است» (20). علت های چندى براى این مصرف  دهشتناك وجود دارد كه با یك مدیریت درست رفع شدنى هستند: در بخش عمومى (اداره های دولتى، شهردارى ها، و سازمان های مشابه) « میزان مصرف برق، سه برابر میانگین كشور است»(21) . بخش نیروگاهى و صنایع سنگین مانند نفت و خودروسازى و ذوب فلزات، به دلیل تحریم ها ، تجهیزات نوین كه می توانند مصرف را به شدت پایین بیاورند، وارد كشور نمی شود، و در بخش خانگى، به دلیل عایق نبودن پنجره ها و دیوارها و عادت عمومى به روشن گذاشتن چراغ ها و استفاده از وسایل مصرف بالا و قدیمى، به طور كلى باعث ریخت و پاش بسیار زیاد انرژى می شود.
آیا نمی دانند؟
میل شبه غریزى به انجام «كارهاى بزرگ» و دلبستگى مدیران به دادن  آمارهاى پر طمطراق ، و نظام بیمار سهم خواهى دستگاه ها از محل درآمد نفت و دیگر منابع عمومى، از جمله عواملی هستند كه دولت را وامى دارد بى توجه به ارزش واقعى و موثر سدها، پیاپى سد بسازد. هر سه ی این موارد را می توان در سخنان وزیر پیشین نیرو دید:
«... ما طبعمان بلند است و مدام می خواهیم سد بسازیم! ممكن است بپرسید كه چرا شما هم به این تعداد سد در حال ساخت افزودید؟ دراین جا دیگر عوامل كمّى از كنترل وزارت نیرو خارج است. سفرهاى استانى هیات دولت، تقاضاى نمایندگان مجلس و تقاضاهاى استانى در به وجود آمدن تصمیم به سدسازى بسیار دخیل بوده است. ... از سویى ما عجول هستیم و می خواهیم كار را زود به پایان برسانیم. وقتى بودجه تقسیم می شود، همه مدعى هستند. هیچ وزارتخانه ای به نفع دیگرى ایثار نمی كند» (22).
با این حال، سادگى است اگر بپنداریم كه مدیران حوزه ی آب و برق، اولویت ها را نمی شناسند. كافى است براى نمونه به گوشه ای از سخنان معاون وزیر پیشین نیرو توجه كنیم كه می گوید اولویت هایى كه باید وزیر نیروى دولت دهم در بخش آب در نظر داشته باشد« تكمیل پروژه های نیمه تمام،... اصلاح شبكه های آبیارى و زهكشى،... ارتقاى بهره ورى در حوزه ی آب،... و احداث شبكه های فاضلاب» (23) است. دلیل این كه چرا با وجود این اولویت ها، طرح های جدید سدسازى پیاپى كلید می خورند را باید تا حد زیادى در فشارى كه از سوى محافل ساخت و سازگرا وارد می شود، جُست. این محافل، براى« بى كار » نماندن، رودها را شناسایى  و مطالعات اولیه را به انجام میرسانند و سپس با آمار دادن های « نامربوط » یا« سفسطه آمیز» (24) و مثلا اظهار این كه در  پشت سد فلان مقدار آب ذخیره می شود و این آب می تواند بَهمان هكتار زمین را سیراب كند، طرح را براى نمایندگان محلى و استانى و دولت توجیه می كنند. آنان، ضمن آماردهى، هیچ گاه اشاره نمی كنند كه رودخانه ی مورد نظر، بدون وجود سد و در مسیر طبیعى خود به چند شهر و روستا و چه جمعیتى خدمت می كند و نمی گویند كه با زیر آب رفتن و تخریب مراتع در جریان ساخت و ساز، چه میزان زیان به مردم وارد می شود.
قرینه ای بر غالب بودن دیدگاه ساخت و سازگرا بر مدیریت آب كشور، و نشانه ای از بالا رفتن باور نكردنى نسبت سازه ها به حجم آب قابل بهره بردارى را می توان در آن جا دید كه تا سال 57 با داشتن 14 سد، ظرفیت آب تنظیم شده ی كشور بیست میلیارد متر مكعب بوده است، اما در سال 88 كه تعداد سدهاى بزرگ كشور به بیش از دویست سد رسیده (رقم شاید دقیق نباشد و احتمالا تنها در برگیرنده سدهاى بسیار بزرگ یا موسوم به طرح هاى ملى باشد، چون شمار سدهاى بزرگ و متوسط و كوچك كشور بنابر تارنماى سازمان مدیریت منابع آب بیش از 1270 سد است)، ظرفیت آن ها فقط به كم تر از دو برابر یعنى 37 میلیارد متر مكعب رسیده است (25). به عبارت دیگر، ساختگاه های به اصطلاح مناسب روز به روز كم تر شده، اما تب سدسازى پیوسته رو به بالا رفته است. در عین حال، لازم به گفتن است كه این ظرفیت ها اسمى است و هیچ یك از سدهاى كشور به ویژه سدهاى جدید، تا حداكثر پر نمی شوند. براى مثال، سد كرخه با ظرفیت شش میلیارد متر مكعب ساخته شده، اما فقط در حدود نیمى از این ظرفیت آبگیرى می شود. این، خود دلیلى است بر این ادعا كه سازندگان سد بیشتر به خود ساخت و ساز علاقه دارند تا نتیجه ی حاصل از آن(!) و نیز دلیلى است بر صحت این ادعا که: « سدسازان... هر قدركه  كه درباره ی بررسى های زمین شناختى خِست و سهل انگارى نشان می دهند، براى ساختن سد بر پایه ی داده های ناكافى آبشناختى تمایل زیاد نشان می دهند»(26). .. شكى نیست كه بیش برآورد درباره ی آورد رودخانه ها و فایده هاى سدها، به هدف توجیه سد و تحمیل آن به تصمیم گیران بالاتر و مردم انجام مى شود.
مردم و دیدگاه هاى آنان، مقوله ی غایب در سدسازى
معاون سابق آب و آبفا و مشاور وزیر نیرو در دولت نهم كه خود سال ها مسئول و مدافع طرح های بزرگ سدسازى بوده است، می گوید كه «مدیریت هفتاد ساله ی منابع  آب... و نهضت سدسازى... در دهه های شصت و هفتاد... كه تا امروز ادامه یافته است... جایگاه كاذبى براى مدیریت آب در كشور فراهم آورد كه تبعاتى منفى را به همراه داشت». او از جمله ی این تبعات   منفى، اشاره می كند به:
«الف- احداث سازه ها كه به نحوى باید  آن را ناسازگارى با طبیعت آب تلقى كرد.
ب- نبود رویكرد حفظ و حراست از بوم سامانه ها... و اختصاص ندادن حقابه های زیست محیطى.
 ج: نبود نظام حسابدارى آب...
 د- بروز تنازعات و مناقشات بین منطقه ای داخلى. 
ه- نبود رویكرد اجتماعى به مقوله ی آب كه تبعات آن را در جابه جایى های ناخواسته ی جمعیتى و تنش های اجتماعى ناشى از این جا به جایى ها می توان دید.
 و- نبود مشاركت ذینفعان....
 ز- ممنوع شدن بیش از یك سوم دشت ها [براى برداشت آب زیرزمینى]....
 ح- افزایش آلودگى پیكره های آبى... » (27).
درباره بندهاى د، ه، و، می توان گفت كه سلطه ی مطلق دولت بر بخش آب در دوران پنجاه ساله ی سدسازى معاصر كشور ابعادى بى سابقه و عظیم یافته است، هیچ جایگاهى را براى نظرخواهى ذینفعان و تاثیرپذیران حوزه ای كه در آن سد ساخته می شود، قائل نیست. این در حالى است كه رویكرد نوین سدسازان (و نه فقط مخالفان سدسازى) برپایه ی «ارزش های اساسى... برابرى و عدالت،  كارآیى، تصمیم گیرى مشاركتى، پایدارى، پاسخ گو بودن و مسوولیت پذیرى... [یعنى] بر حقوق بشر استوار است، كه به همه ی انسان ها به صرف انسان بودن شان اعطا شده است » (28). در هیچ یك از طرح های  سدسازى ایران، جامعه های محلى طرف مشاوره نبوده اند، چنان كه شهرهاى عربستان (اهواز و آبادان و خرمشهر و... در خوزستان) به علت طرح های سدسازى در بالادست رودخانه های كارون و كرخه و دز و... دچار كم آبى شده اند؛ شهر ورزنه و روستاهاى اطراف تالاب گاوخونى به علت ساخت سد زاینده رود به این سرنوشت دچار شده اند؛ ده ها هزار هكتار مرتع عشایر بختیارى بر اثر سدهاى كارون 3 و... به زیر آب رفت؛ استان مازندران بخش مهمى از آب خود را به دلیل ساخته شدن سد لار از دست داد؛ استان گیلان و رودخانه ی سفیدرود بخشى از آب ورودى خود را به علت سد طالقان از دست داده است، و... این سیاهه را همچنان می توان ادامه داد. 
منابع و ماخذ
1- بنا به گفته ی عیسى كلانترى، رییس خانه ی كشاورز، و وزیر پیشین كشاورزى؛ روزنامه ی اطلاعات 1388/1/ 26
2- ویژه نامه ی آب و برق، ضمیمه ی روزنامه ی ایران، آذر 1388 ، ص 8
3- همان، ص 18
4- خبرگزارى فارس، 86/11/ 2
5- كافى است در « گوگل » عبارت « آلودگى آب تهران » را جستجو كنید تا به ده ها گزارش و خبر در این زمینه دست یابید. 
6- ویژه نامه، ص 12
7- ) این، گفته ی بهمن آرمان، اقتصاد دان نزدیك به دولت است كه مخالفان سد سازى را« طرفدار آمریكا » خواند! (خبرگزارى ایرن 88/9/28 )
8- ویژه نامه، ص 26
9- همان، ص 16 ؛ گفته ی علیرضا دائمى، مدیركل برنامه ریزى آب و آبفاى وزارت نیرو است.
10- همان، ص 26
11- همان، ص 29
12- همان، ص 26 
13- همان، ص 18
14- همان، ص 31
15- همان، ص 9
16- همان، ص 36
17- همان، ص 34
18- همان، ص 47
19- همان، ص 48
20- همان، ص 51
21- همان، ص 51
22- همان ص 9
23- همان ص 19
24-  در فصل 7 و 8 كتاب ارزشمند چگونه با آمار دروغ می گویند ( نوشته ی تارل هاف، ترجمه: دكتر مهدى تقوى، ناشر: دكتر على میریان، 1371 ) توضیحات روشن كننده ای در مورد این گونه آمارها داده شده است. خواندن با دقت این كتاب را به همه ی كسانى كه خواهان تشخیص مفهوم واقعى آمارهایى هستند كه محافل قدرتمند ارایه می دهند، توصیه می كنم.
25- آمار از: ویژه نامه، ص 66
26-  مك كالى، پاتریك. رودهاى خاموش، ترجمه: فاطمه ظفر نژاد، ناشر: علم و ادب، 1386 ، ص 136) 
27- همان، ص 86
28- كمیسیون جهانى سدها، سدها و توسعه، چارجوب جدیدى براى تصمیم گیرى، مدیر پروژه ی ترجمه: محمد سعید كدیور، ناشر: موسسه ی عالى آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزى، 1386 ، صص 75 و 76

۱۳۹۳/۰۱/۰۸

کاهش 40 سانتیمتری سطح آب دریاچه اورمیه و تداوم فرصت سوزی دولت ایران

اومود اورمولو
مدیر کل حفاظت از محیط زیست آزربایجان غربی طی مصاحبه‌ای که 8 فروردین 1393 با سایت دولتی ایسنا داشته از کاهش 40 سانتی متری سطح آب دریاچه اورمیه نسبت به سال گذشته خبر داده است.
حسن عباس نژاد در کنار اینکه به کاهش 40 سانتی متری سطح آب دریاچه اورمیه نسبت به سال گذشته خبر داده از تداوم سیر قهقرائی دریاچه اورمیه نیز سخن گفته است. بنا به گفته های ایشان شعاع تاثیرات منفی خشکاندن دریاچه اورمیه در حال افزایش می باشد. 
آخرین تصاویر ماهواره‌ای و ارقام رسمی ولی غیرموثق دولت ایران حاکی از تسریع روند خشک شدن دریاچه اورمیه در مناطق جنوبی دریاچه می باشد به طوریکه طی ماه های گذشته رفته رفته با پدیده هائی همچون شروع طوفان های نمکی، شوری چاه های کشاورزی، شوری زمین های اطراف دریاچه اورمیه، تخلیه نزدیک به 50 روستای حول دریاچه اورمیه و ... بوده‌ایم.   
گرچه که عباس نژاد مسئله دریاچه اورمیه را به کاهش باران در منطقه و افزایش دما مرتبط دانسته ولی عیسی کلانتری دبیر کار گروه به اصطلاح ملی نجات دریاچه اورمیه در مراسم اختیامیه میزگرد بین المللی تخصصی یافتن راه حل برای تالاب های در معرض خشک شدن که در تاریخ 26 اسفند در سازمان محیط زیست برگزار گردیده برجسته کردن خشکسالی به عنوان اصلی بحران دریاچه اورمیه را بیشتر مسئله‌ای برای سلب مسئولیت مدیران دولتی عنوان کرده است. آمار و ارقام دولتی حاکی از تسریع روند خشک شدن دریاچه اورمیه طی 15 سال گذشته می باشد و بی تردید دولت ایران از 15 سال پیش تاکنون از وضعیت دریاچه اورمیه مطلع بوده است، طی 15 سال گذشته چرا به مسئله دریاچه اورمیه پرداخته نشده ناشی از اجرای سیاست زمین سوخته در مناطق ترک نشین می باشد.  
در حالیکه دریاچه اورمیه به 28 میلیارد مترمکعب آب نیاز دارد و هر روز شاهد تسریع پروسه خشک شدن قسمتی از دریاچه می باشیم به طوریکه بنا به آمار غیرقابل اعتماد دولت ایران اکنون بیش از 80 دریاچه خشک گردیده تاکنون به جزء برگزاری سمینارهای رنگارنگ، بروکراسی اداری، عدم تامین بودجه لازم، عدم نگرش ملی و فراملی به مسئله و ... شاهد کوچکترین اقدام عملی برای احیاء دریاچه اورمیه نمی باشیم. این در حالی صورت می پیذیرد که حسن روحانی در سفرهای ایام انتخاباتی به شهرهای ترک نشین تبریز، اورمیه، اردبیل و ... در صورت پیروزی وعده احیاء دریاچه اورمیه، تاسیس فرهنگستان زبان و ادب ترکی و آموزش به زبان مادری را داده بود و اکنون بیش از 6 ماه از روی کار آمدن دولت روحانی نیز می گذرد و به هیچ کدام از وعده های انتخاباتی اش عمل ننموده است. بر اساس نظر کارشناسا بی طرف محیط زیست و آب دریاچه اورمیه بر اثر سیاست سدسازی دولت ایران در آزربایجان جنوبی و الخصوص حوضه دریاچه اورمیه، مدیریت غلط منابع آبی، افزایش سطح زیر کشت طی 35 سال گذشته به بیش از 2 برابر، سیستم آبیاری قدیمی و ... خشک گردیده است.

۱۳۹۳/۰۱/۰۳

فهرست سدهای حوضه دریاچه اورمیه

اومود اورمولو
بر اساس نظر کارشناسان محیط زیست جهانی و منطقه ای دریاچه اورمیه بر اثر مدیریت غلط منابع آبی، سدسازی بی رویه بدون حساب حق آبه دریاچه اورمیه، سیستم آبیاری قدیمی، افزایش 2 برابری مناطق تحت کشت در حوضه آبریز دریاچه اورمیه و بسیاری از موارد دیگر به وضعیت کنونی که بر اساس آمار دولت ایران اکنون بیش از 80% آن خشک شده درآمده است.
کارشناسان منابع آبی مهمترین علت در خشک شدن دریاچه اورمیه را سدسازی های بی رویه دولت ایران بدون حساب حق آبه دریاچه اورمیه معرفی می کنند ولی دولت ایران با اصرار سعی در پاک کردن صورت مسئله و مرتبط کردن خشک شدن دریاچه اورمیه نسبت به تغییرات اقلیمی دارد. در زیر تمامی سدهای ساخته شده، اجرائی و مطالعاتی حوضه آبریز دریاچه اورمیه از طریق منابع دولت ایران گردآوری شده است.       
فهرست سدهای بهره برداری شده حوضه اصلی اورمیه 
1- سد پارام
آب قابل تنظیم سالیانه: 4
استان: آزربایجان شرقی 
2- سد چوغان (جوقان)
آب قابل تنظیم سالیانه: 2/3
استان: آزربایجان شرقی 
3- سد آمند تبریز
آب قابل تنظیم سالیانه: 4
استان: آزربایجان شرقی
4- سد اردلان
آب قابل تنظیم سالیانه: 5/4
استان: آزربایجان شرقی 
5- سد تاجیار سراب
آب قابل تنظیم سالیانه: 5/4
استان: آزربایجان شرقی 
6- سد تیل
آب قابل تنظیم سالیانه: 7/0
استان: آزربایجان شرقی
7- سد حسنلو
آب قابل تنظیم سالیانه: 94
استان: آزربایجان غربی
8- سد ده گرچی اشنوشه
آب قابل تنظیم سالیانه: 45/0
استان: آزربایجان غربی 
9- سد زولا
آب قابل تنظیم سالیانه: 5/132
استان: آزربایجان غربی 
10- سد ساروق (گوگردچی)
آب قابل تنظیم سالیانه: 8/51
استان: آزربایجان غربی 
11- سد شهرچائی
آب قابل تنظیم سالیانه: 199
استان: آزربایجان غربی
12- سد علویان
آب قابل تنظیم سالیانه: 4/123
استان: آزربایجان غربی 
13- سد شهید کاظمی بوکان
آب قابل تنظیم سالیانه: 605
استان: آزربایجان غربی 
14- سد قاضی کندی
آب قابل تنظیم سالیانه: 5/1
استان: آزربایجان شرقی 
15- سد قلعه چای عجبشیر
آب قابل تنظیم سالیانه: 55
استان: آزربایجان شرقی 
16- سد قوریچای قوشاچای (میان دوآب)
آب قابل تنظیم سالیانه: 8/0
استان: آزربایجان غربی
17- سد قیصرق
آب قابل تنظیم سالیانه: 8/2
استان: آزربایجان شرقی 
18- سد کردکندی
آب قابل تنظیم سالیانه: 03/6
استان: آزربایجان شرقی 
19- سد مقصودلو
آب قابل تنظیم سالیانه: 8/1
استان: آزربایجان شرقی
20- سد ملا یعقوب
آب قابل تنظیم سالیانه: 4
استان: آزربایجان شرقی
21- سد ملک کیان
آب قابل تنظیم سالیانه: 10
استان: آزربایجان شرقی
22- سد مهاباد
آب قابل تنظیم سالیانه: 8/197
استان: آزربایجان غربی
23- سد نهند
آب قابل تنظیم سالیانه: 32
استان: آزربایجان شرقی
24- سد هاچه سو
آب قابل تنظیم سالیانه: 1/3
استان: آزربایجان غربی
25- سد هفت چشمه آذرشهر
آب قابل تنظیم سالیانه: 3/0
استان: آزربایجان شرقی
26- سد ینگجو آذرشهر
آب قابل تنظیم سالیانه: 3
استان: آزربایجان شرقی
27- سد فاضل گلی
آب قابل تنظیم سالیانه: 5/2
استان: آزربایجان شرقی
28- سد وانق علیا
آب قابل تنظیم سالیانه: 2
استان: آزربایجان شرقی
29- سد سنجاق
آب قابل تنظیم سالیانه: 4/0
استان: آزربایجان غربی
30- سد سفیدان عتیق (داش اسپران)
آب قابل تنظیم سالیانه: 45/0
استان: آزربایجان شرقی
31- سد کانسپی
آب قابل تنظیم سالیانه: 79/1
استان: آزربایجان غربی
32- قوشخانه
آب قابل تنظیم سالیانه: 14/0
استان: آزربایجان غربی
33- سد اوغان
آب قابل تنظیم سالیانه: -
استان: آزربایجان شرقی
34- سد عبدول آباد
آب قابل تنظیم سالیانه: 5/0
استان: آزربایجان شرقی
35- سد مینق خاکی
آب قابل تنظیم سالیانه:  45/0
استان: آزربایجان شرقی
36- سد حسنجانکوه
آب قابل تنظیم سالیانه: -
استان: آزربایجان شرقی
37- سد ورگیل
آب قابل تنظیم سالیانه: 3/2
استان: آزربایجان غربی
38- سد احمد آباد سفلی
آب قابل تنظیم سالیانه: 9/5
استان: آزربایجان غربی
39- افزایش ارتفاع سد کاظمی بوکان
آب قابل تنظیم سالیانه: 425
استان: آزربایجان غربی
40- سد آمند 1
آب قابل تنظیم سالیانه: 25/0
استان: آزربایجان شرقی
41- سد آمند 2
آب قابل تنظیم سالیانه: 25/0
استان: آزربایجان شرقی
42- سد باروق هریس
آب قابل تنظیم سالیانه: 15/0
استان: آزربایجان شرقی
43- سد پیره یوسفان
آب قابل تنظیم سالیانه: 25/0
استان: آزربایجان شرقی
44- سد خرمالو
آب قابل تنظیم سالیانه: 32/0
استان: آزربایجان شرقی
45- سد خونیق
آب قابل تنظیم سالیانه:2/1
استان: آزربایجان شرقی
46- سد گاودوش آباد
آب قابل تنظیم سالیانه: 5/2
استان: آزربایجان شرقی
47- سد ینگجه 1 هریس
آب قابل تنظیم سالیانه: 1
استان: آزربایجان شرقی
48- سد مینق سنگی
آب قابل تنظیم سالیانه: 3/0
استان: آزربایجان شرقی
49- سد هریس شبستر
آب قابل تنظیم سالیانه: 15/0
استان: آزربایجان شرقی
50- سد چناغ بلاغ
آب قابل تنظیم سالیانه: 3/0
استان: آزربایجان شرقی
51- سد سرای
آب قابل تنظیم سالیانه: 63/0
استان: آزربایجان شرقی
52- سد گل تپه مراغه
آب قابل تنظیم سالیانه: 6/0
استان: آزربایجان شرقی
فهرست سدهای در دست ساخت حوضه اصلی اورمیه
53- سد اشنویه (چپر آباد)
آب قابل تنظیم سالیانه: 6/255
استان: آزربایجان غربی 
54- سد چراغ ویس 
آب قابل تنظیم سالیانه: 86
استان: کردستان
55- سد امام چای
آب قابل تنظیم سالیانه: 7/2
استان: آزربایجان شرقی
56- سد باراندوز
آب قابل تنظیم سالیانه: 5/147
استان: آزربایجان غربی
57- سد سیمینه رود
آب قابل تنظیم سالیانه: 269
استان: آزربایجان غربی
58- سد شهید مدنی (ونیار)
آب قابل تنظیم سالیانه: 300
استان: آزربایجان شرقی
59- سد لیلان چای
آب قابل تنظیم سالیانه: 31
استان: آزربایجان شرقی
60- سد نازلو
آب قابل تنظیم سالیانه: 273
استان: آزربایجان غربی
61- سد خراسانه بوکان
آب قابل تنظیم سالیانه: 2
استان: آزربایجان غربی
62- سد دیرعلی
آب قابل تنظیم سالیانه: 5/4
استان: آزربایجان غربی
فهرست سدهای در دست مطالعه حوضه اصلی اورمیه
63- سد چهرگان – مرحله اول
آب قابل تنظیم سالیانه: 6/4
استان: آزربایجان شرقی
64- سد آتمیان – در مرحله شناسائی
آب قابل تنظیم سالیانه: -
استان: آزربایجان شرقی
65- سد آجرلو – در مرحله اول
آب قابل تنظیم سالیانه: 8/72
استان: آزربایجان غربی
66- سد آلقو – در مرحله شناسائی
آب قابل تنظیم سالیانه: -
استان: آزربایجان شرقی
67- سد ابرغان – در مرحله اول
آب قابل تنظیم سالیانه: 93/0
استان: آزربایجان شرقی
68- سد باروق (قطار) – در مرحله دوم
آب قابل تنظیم سالیانه: 97
استان: آزربایجان غربی
69- سد ترپ – مرحله دوم
آب قابل تنظیم سالیانه: 5/0
استان: آزربایجان شرقی
70- سد تسوج – در مرحله اول
آب قابل تنظیم سالیانه: 4/7
استان: آزربایجان شرقی
71- سد توپچی – در مرحله اول
آب قابل تنظیم سالیانه: 1/6
استان: آزربایجان شرقی
72- سد خانم گلی – در مرحله اول
آب قابل تنظیم سالیانه: 7/15
استان: آزربایجان غربی
73- سد خراجوچای – در مرحله دوم
آب قابل تنظیم سالیانه: 6/9
استان: آزربایجان شرقی
74- سد دوش – در مرحله دوم
آب قابل تنظیم سالیانه: 2/1
استان: آزربایجان شرقی
75- سد ساینجق – در مرحله اول
آب قابل تنظیم سالیانه: 9/13
استان: آزربایجان شرقی 
76- سد سردار آباد – در مرحله اول
آب قابل تنظیم سالیانه: 5/20
استان: آزربایجان شرقی
77- سد سنته – در مرحله دوم
آب قابل تنظیم سالیانه: 9/65
استان: کردستان
78- سد سینیخ چای – در مرحله اول
آب قابل تنظیم سالیانه: -
استان: آزربایجان شرقی
79- سد شورسو – در مرحله اول
آب قابل تنظیم سالیانه: 9/13
استان: آزربایجان شرقی
80- سد عباس آباد هریس – مرحله شناسائی
آب قابل تنظیم سالیانه: -
استان: آزربایجان شرقی
81- سد عسگرآباد – در مرحله شناسائی
آب قابل تنظیم سالیانه: 17
استان: آزربایجان شرقی
82- سد قاشقیه – در مرحله اول
آب قابل تنظیم سالیانه: 5/1
استان: آزربایجان شرقی
83- سد کهریز – در مرحله اول
آب قابل تنظیم سالیانه: 6/15
استان: آزربایجان شرقی
84- سد مردق چای (قره ناز) – در مرحله دوم
آب قابل تنظیم سالیانه: 67/71
استان: آزربایجان شرقی
85- سد مرخز – در مرحله اول
آب قابل تنظیم سالیانه: 95/9
استان: کردستان
86- سد هرزورز هریس (خارج بستر) – در مرحله اول
آب قابل تنظیم سالیانه: 2/4
استان: آزربایجان شرقی 
87- سد کردکند (قپلانتو) – در مرحله اول
آب قابل تنظیم سالیانه: 12
استان: آزربایجان شرقی
88- سد زره شوران – در مرحله اول
آب قابل تنظیم سالیانه: 1
استان: آزربایجان غربی
89- سد قینرجه – در مرحله اول
آب قابل تنظیم سالیانه: 6/2
استان: آزربایجان غربی
90- سد خلیفان – در مرحله اول
آب قابل تنظیم سالیانه: 4/1
استان: آزربایجان غربی
91- سد زید کندی – در مرحله اول
آب قابل تنظیم سالیانه: 5/3
استان: آزربایجان غربی
92- سد مامالو – در مرحله اول
آب قابل تنظیم سالیانه: 1
استان: آزربایجان غربی
93- سد بردوک – در مرحله اول
آب قابل تنظیم سالیانه: 3
استان: آزربایجان غربی
94- سد فلکان – در مرحله اول
آب قابل تنظیم سالیانه: 42/2
استان: آزربایجان غربی
95- سد رشکان – در مرحله اول
آب قابل تنظیم سالیانه: 8/3
استان: آزربایجان غربی
96- سد خانقاه سرخ – در مرحله دوم
آب قابل تنظیم سالیانه: 1
استان: آزربایجان غربی
97- سد گل تپه مهاباد – در مرحله اول
آب قابل تنظیم سالیانه: 30
استان: آزربایجان غربی
98- سد شیرمرد – در مرحله اول
آب قابل تنظیم سالیانه: 6
استان: آزربایجان غربی
99- سد قیزقاپان – در مرحله اول
آب قابل تنظیم سالیانه: 8/0
استان: آزربایجان غربی
100- سد حاجی بابا – در مرحله اول
آب قابل تنظیم سالیانه: 87/0
استان: آزربایجان غربی
101- سد بالقچی – در مرحله اول
آب قابل تنظیم سالیانه: - 
استان: آزربایجان غربی
102- سد یزدکان – در مرحله دوم
آب قابل تنظیم سالیانه: 5/1
استان: آزربایجان غربی 
103- سد سیرلر بستان آباد – در مرحله اول
آب قابل تنظیم سالیانه: 5 
استان: آزربایجان شرقی
مبنای تمامی آمار و اسامی ارائه شده سایت شرکت مدیریت منابع آب ایران معاونت طرح و توسعه دفتر طرح های توسعه منابع آب ایران می باشد.
بر اساس آمار رسمی دولت ایران تنها در آزربایجان شرقی 60 سد به بهره برداری رسیده، 12 سد در مرحله اجرا و 46 سد در مرحله مطالعاتی می باشد که مجموعاً 117 سد می شود، در آزربایجان غربی نیز 20 سد به بهره برداری رسیده، 12 سد در مرحله اجرا و 46 سد در مرحله مطالعاتی می باشد که مجموعاً 63 سد می گردد. 

۱۳۹۳/۰۱/۰۱

روستاهای اورمیه، سلماس، سولدوز، سویوق‌بولاق و ... در معرض شوری آب شرب واقع شده اند

اومود اورمولو
بر اساس گفته‌های مدیر ستاد حوادث و مدیریت بحران آزربایجان غربی مساحت دریاچه اورمیه از 2 هزار کیلومتر مربع به 1628 کیلومتر مربع کاهش یافته و در عین حال آب شرب روستاهای مناطق اورمیه، سلماس، سویوق‌بولاق(مهاباد کنونی)، قوشاچای(نام جعلی میان دوآب)، سولدوز(نام جعلی نقده) و ... با شوری ناشی از خشک شدن دریاچه اورمیه مواجه می باشند.
محبوب زارغ طی مصاحبه‌ای که با خبرگزاری دولتی مهر داشته از بروز و شتاب گرفتن پدیده ریزگردهای نمکی در آزربایجان جنوبی خبر داده در عین حال مهمترین نکته ای که اشاره کرده بروز شوری آب هزاران روستای آزربایجان جنوبی می باشد.
بر اساس گفته های محبوب در شهر اورمیه 633 روستا، سلماس 158، سولدوز 96، سویوق‌بولاق 198، قوشاچای 194 و در کل بیش از 1.279 روستای آزربایجان جنوبی با خطر جدی شوری آب شرب ناشی از خشک شدن دریاچه اورمیه مواجه می باشند. 
در دیگر سو گفته های مدیر عامل شرکت آب و فاضلاب روستائی آزربایجان غربی حاکی از تاثیر مستقیم خشک شدن دریاچه اورمیه بر تامین منابع آبی 183 روستای نزدیک دریاچه اورمیه می باشد. عیس کلانتری که به سمت ستاد نجات دریاچه اورمیه از سوی دولت ایران برگزیده شده از عدم بودجه لازم برای انجام اقدامات عملی لازم جهت شروع پروسه احیاء دریاچه اورمیه خبر داده است. این مسئله در حالی صورت می گیرد که دولت حسن روحانی در سفرهای انتخاباتی به شهرهای ترک نشینی همچون تبریز، اورمیه، اردبیل و ... در صورت پیروزی وعده احیاء دریاچه اورمیه را داده بود که علارغم گذشت 6 ماه از آغاز به کار دولت شاهد کوچکترین اقدام عملی نمی باشیم.
بر اساس نظر کارشناسان بی طرف محیط زیست و آب سدسازی دولت ایران در آزربایجان جنوبی، توسعه کشاورزی و افزایش سطح زیر کشت طی 34 گذشته به 2 برابر، مدیریت غلط منابع آبی و ... جزء مهمترین عوامل خشکاندن دریاچه اورمیه می باشد، اکنون بر روی دریاچه اورمیه 73 سد بزرگ و کوچک ساخته شده است.

۱۳۹۲/۱۲/۲۷

نماینده تبریز: با خشک شدن دریاچه اورمیه تبریز قابل سکونت نخواهد بود

اومود اورمولو
علیرضا منادی نماینده تبریز آزربایجان در مجلس ایران هشدار داد که در صورت مرگ دریاچه اورمیه نمک آن چشم همه ایرانیان را آزار خواهد داد و شهر تبریز نیز غیرقابل سکونت خواهد شد.
منادیان در ادامه سخنانش تاکید کرد که دریاچه اورمیه در حال احتضار بوده و حرف زدن های دولت ایران تاکنون کاری از پیش نبرده است. او گفت که موضوع دریاچه اورمیه می باید به عنوان یکی از شاخص های مهم برای شاه بیت اجرای اقتصاد مقاومتی بکار گرفته شود.
پرندگان مهاجر دیگر به دریاچه اورمیه نمی آیند
در دیگر سو بر اساس گفته های معاون محیط طبیعی اداره کل محیط زیست آزربایجان غربی مهاجرت پرندگان در فصل زمستان به دریاچه اورمیه بسیار کاهش یافته و تنها تعداد انگشت شماری از فلامینگوها در اطراف رودخانه نازلی چای تخم گذاری کرده‌اند که در قیاس با زمانیکه دریاچه اورمیه میزبان بیش از 4 هزار فلامینگو بود رقم بسیار ناچیزی می باشد. به سبب خشک شدن دریاچه اورمیه و گرفتار شدن فلامینگوها در بلورهای نمک در عین حال کمبود آرتمیا اورمیانا بیشتر فلامینگوها دریاچه وان ترکیه را برای تخم گذاری انتخاب می کنند.  بارها مسئولین دولت ایران در منطقه از مرگ تنوع زیستی بیش از 50% آزربایجان در صورت خشکاندن کامل دریاچه اورمیه خبر داده اند. 
بر اساس آمار و ارقام های غیرموثق دولت ایران اکنون بیش از 80% دریاچه اورمیه خشک گردیده و علارغم این مسئله تاکنون به جزء پروپاگاندای دولتی کوچکترین اقدام عملی در حوزه احیاء دریاچه اورمیه را شاهد نمی باشیم، حتی دولت حسن روحانی که در سفرهای انتخاباتی  به شهرهای ترک نشینی همچون تبریز،اورمیه،اردبیل و .. وعده احیاء دریاچه اورمیه را داده بود با گذشت بیش از 6 ماه از تشکیل کابینه وی به جزء برگزاری همایشهائی که طی 15 سال گذشته صدها بار شاهد این نوع به اصطلاح همایشها و سمینارها بوده‌ایم هیچ اقدام عملی موثری در جهت احیاء دریاچه اورمیه صورت نگرفته است. در حالیکه مسئله خشک شدن دریاچه اورمیه نیازمند نگاه ملی و فراملی می باشد دولت ایران با سیاست های زمین سوخته سعی در مبدل نمودن آزربایجان جنوبی به کویر نمک را به پیش می برد. 
کارشناسان بی طرف منطقه‌ای و جهانی سیاست های سدسازی دولت ایران در آزربایجان جنوبی و الخصوص حوضه دریاچه اورمیه، مدیریت غلظ منابع آبی و افزایش سطح زیر کشت طی 30 سال گذشته را جزء مهمترین عوامل تاثیرگذار در مرگ دریاچه اورمیه معرفی می کنند. بر اساس آمار و ارقام دولتی اکنون بیش از 73 سد در حوضه آبی دریاچه اورمیه ساخته شده است.
براستی دریاچه اورمیه تا چه زمانی خواهد توانست تعلل عمدی دولت ایران در قبال محیط زیست مناطق ترک نشین را به جان بخرد؟

۱۳۹۲/۱۲/۲۵

شنهای روان، ریزگردهای نمکی، شوری آب‌های زیرزمینی و .. از عواقب خشک شدن دریاچه اورمیه‌اند

اومود اورمولو
حسن عباس نژاد که در جلسه اعضای استانی شورای منطقه‌ای مدیریتی حوضه آبخیز دریاچه اورمیه شرکت داشت بروز پدیده‌های شن های روان، ریزگردهای نمکی، شوری آب های زیرزمینی... را از آثار و عواقب خشک شدن دریاچه اورمیه معرفی نمود. 
بنا به گفته های مدیر کل حفاظت محیط زیست آزربایجان غربی در برخی از روزهای سال تمامی پدیده‌های یاد شده در سواحل دریاچه اورمیه مشاهده شده که در صورت بی توجهی و تداوم پروسه خشک شدن دریاچه اورمیه می تواند ابعاد جدید و وسیعتری به خود گیرند، البته آقای عباس نژاد فراموش کرده‌اند مهاجرت میلیونها انسان از آزربایجان جنوبی را از جمله نتایج خشکاندن دریاچه اورمیه برشمارند.
وی از مهمترین موارد در بهبود شرایط دریاچه اورمیه را مدیریت منابع آب و اقتصادی کردن کشاورزی مطرح کرده، بنا به نظر کارشناسان محیط زیست در اثر سیاست های کشاورزی غلط دولت ایران در منطقه بسیاری از محصولاتی که کاشته میشوند از بعد اقتصادی مقرون به صرفه نمی باشند. بر اساس گفته های عباس نژاد تنها آب مازاد رودخانه سۏیۇق‌بولاق(مهاباد) به دریاچه اورمیه می ریزد و از دیگر رودخانه ها آبی به دریاچه اورمیه نمی ریزد.   
عباس نژاد در 21 اسفند نیز در گفتگو با سایت دولتی مهر از بی توجهی و عدم اقدام عملی دولت ایران و افزایش مشاوره‌های بی ثمر انتقاد کرده بود. ایشان اظهار نظرهای رسمی و مشاوره‌ها را بی ثمر ارزیابی نموده و از تعلل و عدم اجرای راه حل ها سخن گفته بودند. بنا به نظرات عباس نژاد افزایش مشاوره‌‌ها بدون اقدمات اجرائی فایده‌ای برای حل بحران دریاچه اورمیه ندارد. در دیگر سو مدیر کل حفاظت محیط زیست آزربایجان غربی مشاوره‌ها را بها‌نه‌ای برای فرصت سوزی در قبال دریاچه اورمیه ارزیابی کرده بود.
بر روی دریاچه اورمیه 73 سد ساخته شده و بر اساس نظر کارشناسان آب و محیط زیست بی طرف، سیاست سدسازی دولت ایران در آزربایجان جنوبی و الخصوص بر روی حوضه آبی دریاچه اورمیه جزء مهمترین عامل در خشکاندن دریاچه اورمیه می باشد. علارغم اینکه دولت حسن روحانی در سفر های انتخاباتی به شهرهای ترک نشینی همچون تبریز،اورمیه، اردبیل و ... وعده احیاء دریاچه اورمیه را داده بود با گذشت بیش از 6 ماه به جزء پروپاگاندای دولتی شاهد هیچ اقدام عملی نمی باشیم.

۱۳۹۲/۱۲/۲۰

خشک شدن دریاچه اورمیه 120 روستای اطراف دریاچه را تهدید می کند

اومود اورمولو
بنا به گفته‌های استاندار آزربایجان غربی خشکاندن دریاچه اورمیه تهدید جدی برای 120 روستای اطراف دریاچه می باشد. 
قربانعلی سعادت در دیدار با معاون هماهنگی و پشتیبانی شرکت مهندسی آب و فاضلاب ایران از اوضاع وخیم دریاچه اورمیه سخن گفته، بنا به گفته‌های ایشان خشک شدن دریاجه اورمیه تهدیدی جدیدی و بالقوه برای جغرافیای آزربایجان جنوبی و الخصوص در وهله اول برای 120 روستای اطراف دریاچه اورمیه می باشد.
افزایش بارش حوضه آبریز دریاچه اورمیه در بلند مدت
در دیگر سو بر اساس گفته های سرپرست تحقیقات هواشناسی آزربایجان غربی میزان بارش حوضه آبریز دریاچه اورمیه در سال آبی جاری 6% بیشتر از نرمال بلند مدت بوده است. صیاد خشتکار ثانی متوسط میزان بارندگی حوضه آبریز دریاچه اورمیه در سال آبی جاری از ابتدای مهرماه تا امروز را 164.5 میلیمتر عنوان کرده که این میزان بیشتر از نرمال بلند مدت می باشد.    
کاهش 41 سانتی متری سطح آب دریاچه اورمیه
علارغم افزایش بارش ها در حوضه آبریز دریاچه اورمیه مدیر کل حفاظت محیط زیست آزربایجان غربی در مصاحبه‌ای که با سایت دولتی ایرنا داشته از کاهش 41 سانتی متری سطح آب دریاچه اورمیه نسبت به سال گذشته خبر داده است. آقای عباس نژاد خشک شدن کامل دریاچه اورمیه طی 3 سال پیش روز را دور از ذهن نخوانده است. بنا به گفته هایش ایشان سطح آب های زیرزمینی این حوضه 18 متر پائین تر از 30 سال پیش گردیده است.   
بی توجهی و زمان سوزی از سوی دولت ایران
علارغم وضعیت به غایت بحرانی دریاچه اورمیه تاکنون شاهد اقدامی عملی و جدی از سوی دولت ایران در مورد مسئله زیست محیطی دریاچه اورمیه نبوده‌ایم. در کنار این حسن روحانی در ایام تبلیغات انتخاباتی نیز 3 وعده تاسیس فرهنگستان زبان و ادب ترکی، آموزش به زبان ترکی و احیاء دریاچه اورمیه را در سفر به شهرهای ترک نشینی نظیر تبریز، اورمیه،اردبیل و .. داده بود که گوئی این وعده ها نیز به مانند وعده های انقلاب طی 34 سال گذشته به باد فراموشی سپرده شده و خواهند شد.
بر اساس نظرات کارشناسان بی طرف محیط زیست مهمترین عامل در خشکاندن دریاچه اورمیه سدسازی های دولت ایران در آزربایجان جنوبی و الخصوص در حوضه آبی دریاچه اورمیه می باشد.